سالهاست که شرط بندی، چه حرفهای باشد و چه فقط از روی بیکاری، یک لذت دیوانهکننده به حساب میآید. ما در دنیایی دیوانه زندگی میکنیم که خیلی از شرطبندیها توسط پسرهای هیجانزده مستی انجام میشوند که معمولاً به فیلمهای احمقانه YouTube ختم میشوند، جایی که کارهای احمقانه شما را معروف میکند. در گذشته، شرطبندی نوعی هنر تحت سلطه آدمهای دیوانهای بود که آماده بودند زندگی کوتاه خود را با بدلکاری های باورنکردنی به خطر بیندازند. مثلا شرط میبستند که شخصی نمیتواند فلان کار احمقانه را انجام دهد.
در طی چند دهه گذشته افرادی با شرطبندیهای احمقانه سر زبانها آمدهاند. ما در بیطرف پنج مورد از باورنکردنیترینهای آن را برایتان آوردهایم.
5. شرکت در یک چالش گلف دیوانهکننده
هاک سید به عنوان یکی از بزرگترین قماربازان در تمام دوران شناخته شده است. او پس از برنده شدن در سری جهانی پوکر 2016 محبوبیت زیادی به دست آورد. منصفانه است که بگوییم سید شرط نمی بندد مگر اینکه 100٪ از پیروزی خود مطمئن باشد. یک بار به او این فرصت داده شد که در بازی گلف صحرایی 100 امتیاز بگیرد. در حالی که امکانات زیادی نداشت و از همه بدتر قرار بود روز مسابقه را بوکی مشخص کند. سید در یک بسیار گرم در صحرای لاس وگاس، با دمای 120 درجه فارنهایت، وارد این مسیر شد و توانست کاری غیر قابل تصور را انجام دهد. او توانست فقط پس از شش دور به هدف برسد. و به بوکیها تلنگری زد تا با بزرگان این وادی درنیوفتند.

4. شرطبندی روی همبرگر با هوارد لدرر
بازیهای جهانی پوکر مهمترین مسابقه برای هر قمارباز محسوب میشود. هوارد لدرر بعد از دو برد بزرگ، عنوان یکی از سرسختترین قماربازان جهان را به دست آورد. او پیش از این فقط با بازی پوکر 9 5.9 میلیون دلار درآمد کسب کرده بود. نکته اینجاست که ولع او برای غذا، به اندازه ولعش برای قمار است. پزشکان به لدرر توصیه کرده بودند که برای خلاص شدن از اضافه وزن خود، گیاهخوار بشود. به همین دلیل، لدرر یک رژیم غذایی سنگین را دنبال میکرد که منجر به کاهش وزن زیادی شد.
دیوید گری، رقیب او، که قمارباز قهاری نیز بود، فرصت را برای کسب درآمد غنیمت شمارد (البته در آن زمان هنوز OddsDigger.com اختراع نشده بود). او برای خوردن یک برگر 10 هزار دلار به لدرر پیشنهاد داد. گری اطمینان داشت که لدرر این فرصت را رد می کند، اما این فاجعه بارترین و آسانترین راه برای از دست دادن 10،000 دلار از سرمایهاش شد. لدرر برگر را به پایان رساند و 10 هزار دلار خوشمزه را به جیب زد.

3. تتو کردن چهره اندی موری روی یک جای خصوصی بدن
در یک دوره کوتاهی به نظر میرسید که اندی موری شانس قهرمانی در گرند اسلم را ندارد. پس از پایان یک سری مسابقات گرند اسلم به عنوان فینالیست، شرطبندیهای زیادی برای کسب عنوان قهرمانی در سال 2011 انجام نشد. با این حال، او موفق شد در آن سال اولین گرند اسلم خود را با در اوپن استرالیا به دست آورد. در آن ورزش که هیجان خیلی زیادی داشت، تعجبآور نبود که یکی از طرفداران اندی موری با یک شرط احمقانه روبرو شود، که احتمال داشت حتی تا آخر عمرش از این شرط پشیمان باشد.
یک هوادار جوان انگلیسی، ویل هیرونز، ادعا کرد که اگر موری بتواند در سال بعد دوباره عنوان قهرمانی را بدست آورد، تصویری از موری را روی عضو خصوصی خود خال کوبی خواهد کرد. و از شانس بدش، همانطور که تاریخ نشان می دهد، در پایان موری در سال 2012 بار دیگر قهرمان اوپن استرالیا شد.

2. از دست دادن همسر در یک بازی پوکر
برد و باخت همیشه جزئی ازبازی پوکر است. اما بعضی اوقات ارزیابی مقدار باخت دشوار میشود. بازیکنان تمایل دارند هنگام بازی در پوکر، از پول فراتر روند، اما آندری کارپوف احتمالاً از چنین تصمیمی پشیمان شد. در یک بازی پوکر علیه دوستش سرگئی برادوف، ناگهان کارپوف با کمبود پول مواجه شد و تصمیم گرفت همسرش را به عنوان سهام در بازی قرار دهد. به طرز باورنکردنی، برادوف این پیشنهاد را رد نکرد و بازی ادامه یافت. حتی در آن زمان، شانس طرف کارپوف نبود! او در نهایت بازی را از دست داد و متعاقباً همسرش را. این یک خسارت دائمی بود. زیرا همسرش در نهایت از او طلاق گرفت و برای ادب کردنش با برادوف ازدواج کرد. مطمئناً این باخت به عنوان یکی از بزرگترین ضررها در تاریخ بازی پوکر تا ابد خواهد ماند.

1. مردی که مجبور به کاشت سینه زنانه شد!
وقتی پای شرطبندی وسط باشد، نام برایان زمبیچ به عنوان فردی سرسخت برای برنده شدن به چشم میخورد. بازیکن حرفهای تخته نرد هنگامی که شرطبندی از دوست خود برای کاشت یک جفت سینه زنانه را به مدت یک سال را پذیرفت، به شهرت رسید. زمبیچ قرار بود با این کار 100000 دلار برنده شود، اما هیچ کس باور نمیکرد که این کار را در ازای هر مبلغی انجام دهد. حداقل این همان چیزی بود که دوستش قبل از اینکه زمبیچ این پیشنهاد را بپذیرد، فکر می کرد. زمبیچ این شرط را قبول کرد و 20 سال با پستانهای زنانهاش زندگی کرد.
